دانشگاه آزاد

سلام به بروبچ

چند هفته پیش تو دانشگاه آزاد بچه های معماری ژوژمان داشتن و چندتاشونم پایان نامه دادن

منم یه سری رفتم و چندتا عکس از کاراشون گرفتم گفتم بذارم شما هم ببینید تا با کارای خودمون مقایسه کنید!!!!!!!!

بیشتر از توضیح نمیدم تا کدورتی پیش نیاد.

فقط هرکی به هر نتیجه ای رسید نتیجشو تو نظرات بذاره...نظرات آزاده...مرسی

واسه راحتی کار عکسارو zip کردم.


                                            دانلود عکس ها

                                            

                         


دلتنگی

سلام بچه هاای بابااین دوری بالاخره مارم نویسنده کرد!!

۴۳روز ازتابستون میگذره.تابستونی که باگرماش خاطرات زمستونوبرف دانشگاروذره ذره آب میکنه.خیلی دلم واستون تنگ شده بود گفتم۱ پستی بذارم که شاید۱ کوچولو خاطراتمونو که باهم بودیمویاد کنم.خاطراتی که ثانیه ثانیش لحظات عمرمونورقم میزنه!ثانیه هایی که میگذشتنوهیچکدوممون حواسمون نبودکه ۱ روزی میرسه که همشون خاطره میشن!

استادخدابنده لوراست میگفتن که که مامعمارا۱ جورایی بابقیه آدمافرق میکنیمو با احساس آدماسروکار داریم!میگن موسیقی معماری زمانه ومعماری موسیقی مکان.خاطراتم چون ۱ جورایی با زمان سروکار دارن پس میشه گفت ۱ جوراییم معمارن!معمارلحظات عمرمون راستی الان که دارم اینارو مینویسم یادروزای اولی افتادم که بااون خطکشای درازوتخته شاسیامون تومحوطه راه میرفتیمو برای اولین باراحساس مهندس بودنوباتمام وجودحس میکردیم.اماترم دوم که شددیگه باخودمون خطکشامونو حمل نمیکردیمو تخته شاسیامونم ازسر بازمیکردیم!!!دیگه اون شوراولیه مهندسیونداشتیم چون دیگه یادگرفته بودیم آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است!مهندسیم فقط به خودمون میادراستی یادش بخیراول سال تادیروقت توآتلیه میموندیم تارسمای استادوبکشیم!چه روزایی بود!روزای تحویل موقتوبدترازاون(نه دلم نمیادبگم بدتر)به یادماندنی ترازاون شبای تحویل نهاییمون!!

۱ بارازیکی حرفی شنیدم که خداییش خیلی باهاش حال کردم که گفت(میرسدروزی که بی هم میشویم*یک به یک ازجمع هم کم میشویم*میرسدروزی که مادرخاطرات*موجب خندیدن وغم میشویم*گاه گاهی یادماکن ای رفیق*میرسدروزی که بی هم میشویم)

ای دادبی داد رسیدروزی که بی هم شدیم!چه زودگذشت!حالابازخوبه یکی دو ماه دیگه قراره همو ببینیم!خدابه داد۳سال دیگه برسه!ولی همه ایناروگفتم که باباقدرهمدیگروبدونیم!میرسدروزی که بی هم میشیم ها!

ای بابا خیلی سرتونو درد آوردم!مایکی دربس به یادهمتون هستیم.یاد نمکای آقای حسینی!یاداسکیسای آقای جعفری!!!!!!!!حتی یاددوربین الهاموعکس گرفتنای آقای جعفری!اگه شمام۱ جورایی دلتون ۱کوچولوواسمون تنگیدتواین ماه سفارش مارم پیش خدابکنید.

مواظب خودتونو جووونیاتون باشیدوبه قول فائزه عزیزم الهی خودم۱ تنه غماتونو پرپرکنم

ای بابا.....

اینجوری نمیشه. یا سرتون خیلی شلوغه یا این وبلاگ داره نفسایه آخرشو میکشه.

یه نفسی بهش بدیم.....البته نه با مطلب معماری


کتاب دکتر علی شریعتی.....

پدر ومادر ُشما متهمید

حجمش کمه ولی ارزش خوندن داره .اگه دوس داشتید فایلهای صوتیش هم هست.میتونم براتون بزارم.

دانلود


عذر خواهی...

سلام بچه ها.حالتون خوبه؟؟چه کارا میکنید؟خوش میگذره؟.... 

احساس میکنم ی چن وقتیه بعد اون اتفاقای ناخوشایند بین بچه ها... فضای سردو بدی بین بچه ها و تو وبلاگ حاکم شده. 

بنوبه ی خودم میخوام ازتون خواهش کنم اون قضیه هارو فراموش کنید.بیاید اینو بپذیریم ک هر کسی مختار هرجور ک دوس داره فک کنه همون طور که شما حق دارید هرطور دوس دارید فک کنیدو هر عقیده ای داشته باشید و هیچکسم نمیتونه شمارو مجبور ب چیزی کنه یا بخاطر اعتقادتون تحقیرتون کنه. 

بنظرم اشتباه ما این بود که ناخودآگاه مسائل سیاسیرو وارد وبلاگ کردیم. شاید دربرابر این حرفم جبهه بگیریدو بگید اینجا ک یه جمع دوستانه و هم سن وسالای خودمونه  چیزی نگیم پس کجا حرفامونو بزنیم؟ 

کجاشو من نمیدونم اما تجربه بارها و بارها ثابت کرده ک این بحثا کینه و ناراحتی بوجود میاره و جو صمیمیو دوستانه رو خراب میکنه. و بجز اینکه همرو نسبت بهم بدبین میکنه و فضای توهین به همدیگرو بوجود میاره هیچ سود دیگه ای نداره. 

و بقول قدیمیا......... هرسخن جاییو هر نکته مکانی دارد.اینجا نه جایه امر به معروفو نهی از منکره نه حزب بازیو....  

بابا ما فقط میخواییم تو این چن وقتیه که همدیگرو نمیبینیمو دلامون واسه هم پرپر میشه و همش یاد باهم بودنامونو باهم خندیدنامونو خوش گذرونیا و درس خوندنا و نخوندنامون  می افتیم ........ 

کنار هم باشیمو از همین چن دیقه ی باهم بودنمون لذت ببریم...همین!!!! 

 

بچه ها؟ این ی واقعیته وقتی چنین جمع نسبتا بزرگی از هر قومو طایفه ای و هر کسی از یه شهرو دیاری کنار هم جمع میشن نمیشه انتظار داشت همه مثل هم فک کنن. 

اینکه کی درست میگه و کی غلطو من نمیدونم نمیخوامم بدونم.....  

 

بچه ها....میخوام ازتون ی خواهش کنم...بیایدو اگه تو این بحثا توهینی بهتون شد بزرگوارانه ببخشیدو اگه به کسی توهین کردید بزرگوارانه عذرخواهی کنید.نذارید مثل خروس جنگی هی بهم بپریمو هی همدیگرو متهم کنیمو هی جبهه بگیریمو هی... بابا ما الان مثل ی خونواده ایم قراره ۳سال کنار هم زندگی کنیم. کم نیستا؟؟؟؟ 

من خودم قبل از همه از همه ی بچه هایی که به نوعی از دست من و یا از دست بچه های دیگه ناراحت شدن معذرت میخوام. 

خواهرو برادرای گلم.... 

امیدوارم همدیگرو ببخشیدو دیگه هیچ وقت از این چیزا بینمون پیش نیاد...

خانه ای روی آب

خانه‌‌ای روی آب اثری است از «آرتور امید آذری» معمار برجسته‌ی کشور. در این اثر چشم‌ها حرکت می‌کنند. آهسته و پیوسته. فضا به‌گونه‌ای است که حرکت را برای چشم ایجاد می‌کند و نه جابجایی. چیز سخت و زخمتی وجود ندارد. هر آن‌چه هست سیالیتی نرم و روان. در فضای سیال این چشم‌های ناظر هستند که حرکت می‌کنند و فضا را درک می‌نمایند نه پاها! بنا نقاط مکث مطلوبی دارد. ایوان رو به منظره بسیار دل‌‌نشین است.

ادامه مطلب ...