دلتنگی

سلام بچه هاای بابااین دوری بالاخره مارم نویسنده کرد!!

۴۳روز ازتابستون میگذره.تابستونی که باگرماش خاطرات زمستونوبرف دانشگاروذره ذره آب میکنه.خیلی دلم واستون تنگ شده بود گفتم۱ پستی بذارم که شاید۱ کوچولو خاطراتمونو که باهم بودیمویاد کنم.خاطراتی که ثانیه ثانیش لحظات عمرمونورقم میزنه!ثانیه هایی که میگذشتنوهیچکدوممون حواسمون نبودکه ۱ روزی میرسه که همشون خاطره میشن!

استادخدابنده لوراست میگفتن که که مامعمارا۱ جورایی بابقیه آدمافرق میکنیمو با احساس آدماسروکار داریم!میگن موسیقی معماری زمانه ومعماری موسیقی مکان.خاطراتم چون ۱ جورایی با زمان سروکار دارن پس میشه گفت ۱ جوراییم معمارن!معمارلحظات عمرمون راستی الان که دارم اینارو مینویسم یادروزای اولی افتادم که بااون خطکشای درازوتخته شاسیامون تومحوطه راه میرفتیمو برای اولین باراحساس مهندس بودنوباتمام وجودحس میکردیم.اماترم دوم که شددیگه باخودمون خطکشامونو حمل نمیکردیمو تخته شاسیامونم ازسر بازمیکردیم!!!دیگه اون شوراولیه مهندسیونداشتیم چون دیگه یادگرفته بودیم آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است!مهندسیم فقط به خودمون میادراستی یادش بخیراول سال تادیروقت توآتلیه میموندیم تارسمای استادوبکشیم!چه روزایی بود!روزای تحویل موقتوبدترازاون(نه دلم نمیادبگم بدتر)به یادماندنی ترازاون شبای تحویل نهاییمون!!

۱ بارازیکی حرفی شنیدم که خداییش خیلی باهاش حال کردم که گفت(میرسدروزی که بی هم میشویم*یک به یک ازجمع هم کم میشویم*میرسدروزی که مادرخاطرات*موجب خندیدن وغم میشویم*گاه گاهی یادماکن ای رفیق*میرسدروزی که بی هم میشویم)

ای دادبی داد رسیدروزی که بی هم شدیم!چه زودگذشت!حالابازخوبه یکی دو ماه دیگه قراره همو ببینیم!خدابه داد۳سال دیگه برسه!ولی همه ایناروگفتم که باباقدرهمدیگروبدونیم!میرسدروزی که بی هم میشیم ها!

ای بابا خیلی سرتونو درد آوردم!مایکی دربس به یادهمتون هستیم.یاد نمکای آقای حسینی!یاداسکیسای آقای جعفری!!!!!!!!حتی یاددوربین الهاموعکس گرفتنای آقای جعفری!اگه شمام۱ جورایی دلتون ۱کوچولوواسمون تنگیدتواین ماه سفارش مارم پیش خدابکنید.

مواظب خودتونو جووونیاتون باشیدوبه قول فائزه عزیزم الهی خودم۱ تنه غماتونو پرپرکنم

نظرات 24 + ارسال نظر
elham پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:30 ب.ظ

به به سلاااااااااااااااااااام آبجی جونم.ورودت روبه اعضای عزیزنویسنده ها تبریک میگممن که دارم اینجاازدوریتون پرپرمیشم...جای خالی همتونودراین شهره بی شماحس میکنم...به قول یکsmsاگه میدونستیم فرصت باهم بودنمون چقدرکمه محبتامون به هم بینهایت میشد...گرچه ماها واقعاهمودوست داریمبه امید دوباره باهم بودنا...

سلام آجی گلم
مرسی منم واقعاازدوریتون افسرده شده بودم !هرسال تابستون ۲آمیکردیم دیرتذربگذره ولی امسال....!
این دوستیابدجوری پاگیرملایرمون کرده!

zahra پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:14 ب.ظ

سلام شفیعه جون،تبریکککراست میگی خیلی زودهمه چیزخاطره شد.راستی مرسی که حداقل تویه پست جدیدگذاشتی

مرسی زهراجان
قابل شمارونداشت

شایسته پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:43 ب.ظ

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام چشم و دلمون روشن شفی جون
نویسنده شدن تو تبریک میگم
بابا با این متنت اشک چشامون و در اوردی
ولی قشنگ بود
به ۳سال اینده فعلا فکر نکن در عوض یه ماه و نیم اینده رو بچسب
ادمی یه خصلت داره که فراموش کاره (متاسفانه یا خوشبختانه) امیدوارم که بچه ها هر وقت وهر جایی که هستن همیشه دلاشون شاد و لباشون خندون باشه
ولی باشن اگه شده کم چون اگه نباشیم نبودنمون عادت میشه پس بهتره همیشه باشیم حتی اگه کم تا کمبودمون احساس شه

سلام شنی خانوم آبجی خودم
ای بابااینقدرماروشرمنده نکنید.اگرم کاری کردیم همه از دوری دوستان بوده ای بابا واقعادلم واسه ن۳و۵ تنگیده هرچندکه ما آبجی و داداش بزرگترنداریم ولی دوستایی دارم بهترازآب روان بهترازبرگ درخت وخدایی که دراین نزدیکیست.....
ااا!!!!!چی گفتم؟ ببخشید اشتب شد!
منظورم این بودکه دوستانی دارم که مثل خونواده خودم دوستشون دارمو واسم آبجیو داداشای خوبین!
درمورداینکه باشیم یانباشیمم اگه منظورت وبلاگه که فک میکنم خیلاباشن ولی ازخودشون ردپایی جانمیذارن.امیدوارم اونام اگه هستن؛ باشن وبانظراشون جمع مارو گرم کنن

داش هادی پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:05 ب.ظ

چی بگم؟ منم دلم تنگیده....برای همتون....بد جور

سجاد جمعه 14 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:52 ق.ظ

آخ که این تابستون پدرمونو درآورد...دوری از دوستای گلم که همشون واسم مثل خونواده خودم میمونن چقر سخته...چقدر تلخه دوری... وقتی میرم خیابون انقدر دلم میگیره....مخصوصا یه کوچه ی خاطره انگیزی هست وقتی از جلوش رد میشم دلم هوس ایمی رو میکنه....انقدر دلم هوس کلاس استاد حسینی رو کرده...یادتونه چقدر میخندیدیم...........هی....بی صبرانه منتظر همتونم..........اسسسسسسسستتتتت

ای بابا آقای حسینی وقتی ازاون کوچه ها ردمیشیدبه جای مام یادی از خاطرات کنید

داش هادی شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:51 ب.ظ

امان از دست این ماه رمضون.....
وبلاک مارو هم سرد کرده

ای با این مودم منم هرچندروز۱بار منفجرمیشه اینه که همش ازبچه هادورمیفتم
گفتیم۱ جنبشی تووبلاگ ایجادکنیم که اونم اینجوری شد درهرهر صورت بابت وقفه ای که ایجاد شد ساری

نیمی یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:35 ب.ظ

خدانگهدار وبلاگ

نازی دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:14 ق.ظ

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
حالتون خوبه؟؟؟؟امیدوارم من تو خاطرتون مونده باشم....همون که کنکورشو خراب کرد و نگران از این بود که دیگه نمیتونه معماری بخونه....رتبه ام 7000 شد....یعنی میتونم معماری قبول بشم
راستش وقتی امروز اومدم وبلاگتون،تا قبل از خوندن نظراتون دو دل بودم...که عمران بوعلی و بزنم یا کامپیوتر و ....
اما الان تصمیمو گرفتم
صد در هزار میرم معماری
خیلی زیاد مرسی

سلام نازی مرسی که به وبلاگ ما سر میزنی و نظر میدی....بذار راهنماییت کنم....تو عمران بوعلی رو میاری...اما واقعا به درد نمیخوره....معماری روزانه دانشگاه ملایرو قبول میشی که به نظر من معماری بهتره...تو انتخاب رشتت دقت کن چیو اول میزنی که بعدا پشیمون نشی....کامپیوترم به کلی از سرت بیرون کن که اصلا به دردت نمیخوره....
البته با اجازه خانوم عباسی من این نظرو جواب دادم....سجاد


سلام نازی جون. خواهش میکنم آّقای حسینی
نازی به نظرمنم معماری خیلی بهتراز عمرانه راستی خیلی خیلی بهت تبریک میگم بابت رتبت
اگه توام ملایری شدی حتما بهمون سربزن مام خوشحال میشیم تودانشگاه ماباشی

شایسته دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:16 ب.ظ

ای بابا اقای جعفری چرا اینقدر زود خداحافظی؟
ماه رمضونه احتمالا بچه ها روزه هستن خوب تابستون و هوا گرم شاید کسلن هرچند این نباید دلیل خوبی برا نبودن بچه ها باشه ولی فعلا با این بهانه سر خودمون و شیره بمالیم دیگه. . . . . .
راستی نازی جان تبریک موفق باشی

زیبا دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:05 ب.ظ

سلام بچه ها
میدونم خیلی تکراریه اگه بگم دلم براتون تنگ شده و....
ولی چاره ی دیگه ای ندارم.... دارم افسردگی میگیرم!
آفرین نازی جون رتبه ی خوبی آوردی
مهر ماه بیا زیارتت کنیم!!!
بچه های ن۳ دلم براتون لک زده....این دفعه نه واسه خنده ها بلکه واسه دردودل کردنامون....
هرچی میشد هر کدوم از ما ۳تامشاورو دوست داشتیم که راهنماییمون کنه و.........اینبار یاد باهم گریه کردنامون افتادم!!!
دوستون دارم

وای زیبانگوکه که دلم بدجورکباب کردی.گفتم کباب یاددانشگاه افتادم یادته شبایی که کباب داشتیم چه بساطی داشتیم؟!هه !شعرگفتم!
ننننننننننننننننننننننننن۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳۳ کجاییدکه دلم۱ذره شده قدجوراب مورچه!

فریاد سکوت چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:24 ق.ظ

سلام خدمت معمارایه آینده.خانم عباسی ورودتون رو به جمع نویسندگان عزیز تبریک میگم.میگن تنها کسی معنی دلتنگی رو میفهمه که طعم وابستگی رو چشیده باشه وچقدر به همدیگه وابسته شدیم وخودمون خبر نداریم!
آدم واسه اینکه بخواد خاطره نوشتن دوران کودکیشو تجربه کنه کافیه بادست دیگه اش قلم به دست بگیره ولی نمیدونم خاطرات این۱سال روچجوری بازم تجربه کنم...
یه گلایه هم بکنم ازسردی وبلاگ واینکه بچه ها مثل قدیم نیستن؛شاید بشه حدس زد ازروی معذرت خواهی هاونظرات ولی دلیلشو ندونم بهتره ولی بیاید نذاریم حاشیه های کوچیک که میشه راحت ازکنارشون ردشد؛متن اصلی روازمون بگیرن.صمیمیت بین بچه ها خیلی بیشتر ازاینا ارزش داره که به خاطرش بعضی چیزا رو تحمل کنیم!
ببخشیدکه نظرم طولانی شد.
مطمئناشوق دوباره دیدن همدیگه این روزای باقیمانده روهم قابل تحمل میکنه خدا به داد۳سال دیگه مون برسه...
باآرزوی شادکامی واسه همتون

نازی چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:57 ق.ظ

مرسی آقای سجاد
میدونم معماری دانشگاه بوعلی رو نمیارم اما به نظر شما اول بزنمش یا بعد از معماری ملایر(معماری ملایر امسال 40نفر میگیره،20تا نیمه اول و 20تا نیمه دوم و از این 20 تا فقط 7 نفر دختر میگیره)؟؟؟؟
از همه ی بچه های گل معماری ملایر ورودی 89 بی نهایت ممتون

نازی جان بنظرمن که اول بوعلی رو بزن هر چی ام که باشه اسمو رسمش گنده تر از ملایره...
هرچند به قول خودت به احتمال زیاد نمیاری اما اول بزنش.انتخاب رشته ی سراسری مثل آزاد نیس که انتخابای بالاتر ارزش بیشتری داشته باشن....
پس این شفیعه کجاس؟؟؟؟!!!
زیبا

سجاد چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:52 ب.ظ

سلام...نازی جان اشتباه نکن امسال ملایر ۸۰ نفر معماری میگیره..۴۰ تا روزانه که ۲۰ تاشون مهر میان ۲۰ تا بهمن و ۴۰ تا هم شبانه میگیره که اونم باز ۲۰ تاش مهر میاد ۲۰ تاش بهمن...تقریبا ۲۴ تاشون دختره که به احتمال زیاد بیشترم میشه چون فکر نمیکنم پسرارو پر کنه....
واسه اون سوالتم حق با زیباست اول بوعلی رو بزن اما یادت باشه اگه معماری میخوای عمرانو بالای معماری ملایر نزن چون عمران بوعلی قبول میشی...من الان دارم واسه بچه ها انتخاب رشته میکنم کامل در جریان رشته ها هستم...اگه واقعا قصدت معماریه؛معماری ملایرو انتخاب ۶ تا ۱۰ بذار...یه چیزیم بهت بگم نمیدونم اهل کجایی ولی اینو بدون اینکه شهر خودت باشی خیلی بهتر از اسم و رسم دانشگاهه....من فقط واسه همین موضوع ملایرو انتخاب کردم
موفق باشی
سجاد

نازی چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:54 ب.ظ

ممنون زیبا جان...
آقای سجاد ببخش ازت خیلی سوال میپرسم و مزاحم میشم...
البته که قصدم معماری...اما میشه بگی به نظر تو انتخابای اول تا 6 یا 10 چی بزارم خوبه؟؟؟؟؟
آخه من اول بوعلی و نوشتم...بعد ملایر (نوبت اول و دوم)
میشه نظرتو بهم بگی....

سجاد چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:15 ب.ظ

نازی جان اول رشته هایی رو بذار که آرزو داری بری و نمیتونی بری
شوخی کردم....رشته هایی رو بذار که احتمالشو میدی قبول میشی و رشته های خوبین مثلا:
۱.معماری تهران
۲.معماری اصفهان
۳.معماری بوعلی
۴.معماری رازی
.
.
.
به ترتیب اولویت ها
خیلی راحته...ولی دیگه معماری ملایرو بذار ۸ یا ۹...زیادم خودتو درگیر نکن چون ملایر قبولی انشا الله
اگه سوالی داشتی بپرس...موفق باشی

نازی پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:51 ق.ظ

ممنون بابت راهنماییتون
آخه آقای سجاد من مشکل راه دور و دارم و خانوادم راه دور رفتنو قبول نمیکنن....مثلا بر فرض محال اگه کرمانشاه و بزنم و قبول بشم باید انتقالی بگیرم برای ملایر...که خوب اینم مشکلات خودشو داره....
توی انتخاب رشته ای که نوشتم....نظرتون چیه؟
1.معماری بوعلی
2.3. معماری ملایر
4.عمران بوعلی
5.6.عمران ملایر
7.8.معماری ملایر(شبانه)
.
.
.
ببخشید دوستان که مزاحم شما و وبلاگتون میشم....جبران میکنم
1 دنیا بوس

سجاد پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:14 ب.ظ

از نظر من و خیلیا یه انتخاب رشته خوب و معقولیه.....اما اگه واقعا به معماری علاقه داری و شهرشم خیلی واست مهمه معماری شبانرو بیار بالای عمران بذار....البته این کار از نظر خیلیا غیر معقول و تمسخر آمیزه اما به حرف مردم گوش نده....چون از الان بهت بگم اگه معماری و عمران بوعلی قبول نشی ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰٪ عمران ملایر قبولی...پس لااقل معماری شبانه رو بیار بالای عمران ملایر

نازی پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:33 ب.ظ

ممنون بابت ککماتون توی این مدت...
مخصوصا از آقای سجاد خیلی ممنونم،راهنماییهاتون خیلی به دردم خورد.....حتما بهشون عمل میکنم.....
امید است تا من حقیر هم به گروه شما معماران عزیز بپیوندم....
ندیده دوستتون دارم
بوس

سجاد جمعه 21 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:12 ب.ظ

خواهش میکنم نازی جان...ما هم بی صبرانه منتظریم که تورو اونجایی که آرزوته ببینیم...موفق و پیروز باشی

شفیعه جمعه 21 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:20 ب.ظ

سلام سلام سلام ما اومدیم
بچه ها واقعا شرمنده شماونازی عزیزم هستم
این کانکشن منم دمار ازروزگارم درآورده هر روز ۱ دونه میزنم تو سر خودم از دست این سیستمو ۱ دونه ام میزنم تو سر کامپیوتر. ولی فک کنم بعد چند روز سروکله زدن باهاش بالاخره سرجاش نشوندمش
راستی نازی جون اول از همه معماریای بالارو بزن مثلا اول معماری همدانو روزانه و شبانشو بزن بعد بیاسراغ ملایر البته اگه خودت شبانه رو به روزانه ملایر ترجیح میدی ولی یادت باشه اول کاملا فکراتوبکنوحتمابا۱ مشاورخوب مشورت کن
مثلا خودمن انتخاب چهارممو با رتبه ۱۰۰۰۰ قبول شدم با اینکه ۳۴ تا انتخاب هم بیشتر نداشتمو اگه اینجارو قبول نمیشدم شبانه برق صنعتی رو میاوردم که اون وقت وای به حالم بودچون اصلا علاقه نداشتم پس یادت باشه اول علاقه وبعدشم شرایطت مثل شهری که میتونی بری
در هرصورت امیدوارم هرچی که به صلاحته همون بشه هرچندکه ماخوشحال میشیم سال دیگه زیارتت کنیم

نازی شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:41 ب.ظ

بازم سلام
بلاخره بعد از کلی کنکاش و مشورت و از این حرفا....انتخاب رشته ام رو وارد کردم...تا ببینم خدا چی میخواد.....
اما واقعا دستتون درد نکنه ....حسابی از مشاورتون استفاده کرد....مرسی آقای سجاد...مرسی شفیعه جون و مرسی از همه

نازی یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:52 ق.ظ

راستی آقای سجاد و شفیعه جون زیر گروه 1 شما چند بود؟؟؟
و همه روزانه اید دیگه؟؟؟؟

ّآره نازی جون همه روزانه ایم درموردزیرگروهامم نمراتشوباورکن یادم نیست ولی یادمه زیرگروه یکم بالاتربودورتبه کلمم۱۰۰۰۰به نظرمنم دیگه به انتخاب رشته فک نکن و به خداتوکل کن ومطمئن باش هرچی بشه به صلاحته

شایسته یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:34 ب.ظ

اره نازی جون همه روزانه ایم
دیگه به انتخاب رشته ت فک نکن شک نداشته باش مهر ماه همو می بینیم البته اگه انتخابای بالات نگیره
ولی رتبه ت خوب بوده صد در صد به خواسته ت میرسی
ما منتظر جواب انتخاب رشته ت می مونیم
خوش خبر باشی

پریسا۵ پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:59 ب.ظ

سلام و بوسه فراوان واسه نیلوفر۳.چه طورید دل انگیزای مهربونه مهندس.دلم براتون تنگ شده امان از درد دوری دوستون دارم خواستم یه افتخاری بدم بهتون سر بزنم که زدم

پریسا جون مام دلمون واسه بروبچ ن ۵ یه ذره شده
مر۳۰ که افتخاردادیو به وبلاگ ما سرک کشیدی قدمت رو چشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد