خدایا...

خدایا

از عشق امروزمان چیزی برای فردا کنار بگذار.

نگاهی ،

یادی ،

تصویری ،

خاطره ای

برای هنگامی که فراموش خواهیم کرد

روزی چقدر عاشق بودیم....

قطار

قطار میرود
تو میروی
تمام ایستگاه میرود
ومن چقدر ساده ام
که سال های سال
در انتظار تو
کنار این قطار ایستاده ام
و همچنان به نرده های
ایستگاه رفته تکیه داده ام

وفا

در تنگنای کوچه باغ زندگی .... دنبال نقطه ای هستم از جنس وفا.... 

که برایش دلی صفا دهم .....

روحی را جلا دهم...

با بالهایش تا رویا سفر کنم ، بستایمش ، و برایش از زندگی بخوانم ....

از سرای نیلوفری

از نقاط تاریکی و اندوه دلم

با خبرش سازم . برایش از درخت خشکیده بی روح ترانه ای بخوانم.....